از ژوئن به آگوست: زندگی یک ترنس سکشوال
تذکر: برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ترنس سکشوالها می توانید به مقاله تراجنسیت: فرهنگ سازی برای دنیایی بهتر از همین نویسنده، رجوع کنید.
از ژوئن به آگوست، داستان دو کودک همبازی است که اتفاقات تلخ و شیرین زندگی شان، از زبان نامه های لطیف و صمیمانه آن دو به یکدیگر روایت می شود. در مسیر نامه نگاری ها، دو کودک رشد می کنند، به بلوغ می رسند و دوستانی تازه پیدا می کنند. اما دست زمان پیاپی آنها را از همدیگر دور می کند و برای سالها، همدیگر را نمی بینند. با گذر از فصل بلوغ، ژوئن مانند حشره ای در تار عنکبوتی از دروغ هایی که احاطه اش کرده اند، به دام می افتد و آگوست، مجبور به تن دادن به چیزهایی می شود که از آنها عمیقا نفرت دارد. رشته طناب ارتباط روحی میان آن دو تا مرز گسسته شدن پیش می رود و تنها راه دوباره بافته شدن آن، افشای حقیقتی است که سالهاست در اعماق حافظه آنان خاک می خورد. آیا ژوئن و آگوست، سرانجام یکدیگر را خواهند دید؟
ژوئن و آگوست که هستند؟
این کتاب حول محور دو شخصیت اصلی شکل می گیرد: ژوئن و آگوست. در اولین نامه، می بینیم که ژوئن، با زبانی شیرین و مادرانه، بی مقدمه شروع به ابراز نگرانی درباره پسرکی خردسال به اسم آگوست می کند. آگوست کودکی است با روحی خاص و استثنایی، که ژوئن با قصه گویی و عشقی لطیف و خالصانه دوست کوچکش را تشویق می کند و امیدوار است که آگوست به ترس ها و مشکلاتش غلبه کند. کمی بعد، آگوست کوچک به کمک مربی مهد کودکش به اولین نامه پاسخ می دهد، از ترس ها، نگرانی ها و خاطره های محدود اما دلنشینش می گویدد و به این ترتیب، دوستی صمیمانه ای بین آن دو شکل می گیرد.
با خواندن دومین نامه از ژوئن و خواندن خاطرات ساده و لحن کودک منش او، مخاطب پی می برد که حدسیاتش درباره ارتباط ژوئن و آگوست اشتباه بوده است و آهسته آهسته، یک سوال پررنگ در ذهن خواننده نقش می بندد:
ژوئن کیست و چه ارتباطی با آگوست دارد؟
ژوئن کیست و چه ارتباطی با آگوست دارد؟ چرا برای آگوست نامه نوشت؟ این دوستی چطور و از کجا شروع شد؟ خواننده با خواندن هر نامه، حدسهایی می زند که در کمال تعجب، هیچ کدام از آنها درست از آب در نمی آیند! آن دو بارها به هم ابراز محبت می کنند؛ محبتی که ورای تمام شکل و قالب های عشق بشری است و اساس انسان دوستی را تشکیل می دهد.
این بازی ذهنی نویسنده نیست؛ بلکه ژوئن و آگوست به راستی ارتباطی ژرف و صمیمی با هم دارند. در واقع، ژوئن با دوست داشتن آگوست می خواهد پیغامی مهم به مخاطب برساند و در پایان بخش میانی کتاب، حقیقت، خواننده کتاب را شوکه می کند!
دنیایی که در آن زندگی می کنیم
دنیایی که در طول کتاب در آن زندگی می کنیم، سفری است به گذشته نه چندان دور؛ گذشته ای که در آن خبری از تلفن ها و کامپیوترهای هوشمند نیست؛ اما آنقدر به زمان ما نزدیک است که گویی دنیای ماست. آنها تنها چهار دهه قبل از ما زندگی می کنند و ما بیست سال، از کودکی تا جوانی شخصیت ها را در نامه هایی که رد و بدل می کنند، با آنها سهیم می شویم.
این نامه ها ما را با خود به سفری دوردست و در عین حال نزدیک می برند. زندگی ژوئن و آگوست به طور موازی در سیدنی و منهتن ادامه می یابد؛ دو شهر دور افتاده، درست مثل ژوئن و آگوست؛ که سدی از جنس اقیانوس بین آنها فاصله انداخته است. ژوئن خواستار دیدن صمیمی ترین دوست زندگی اش، آگوست است؛ اما تا سالها و سالها او را ملاقات نمی کند.
البته آگوست تنها دوست ژوئن نیست. ما به همراه ژوئن با بهترین دوستها و بدترین دشمنانش ملاقات می کنیم. زیر پوست غصه هایش می رویم و با شادی های کودکانه اش خوشحال می شویم. با او یاد می گیریم که می شود همه را دوست داشت و با وجود به دوش کشیدن بار سنگین اندوه، شاد بود. ژوئن آنقدر لطیف است که به دیده لطف به همه، حتی به کسانی که می خواهند آزارش بدهند؛ نگاه می کند. نهال نوع دوستی اش آنقدر جوان و شاداب است که در نهایت، دورترین و نامهربان ترین کسی که می شناخت هم تبدیل به عزیزترین آدم زندگی اش می شود.
و اما آگوست چطور؟ همه ما در خود آگوستی کوچک داریم که رنج دیده ترین، وحشت زده ترین و آسیب پذیر ترین بخش لطیف ماست؛ آگوست کوچولویی که نیازمند عشق و محبت ژوئن است،. حتی اگر در ظاهر آن را پس بزند، برای بقا به آن نیاز دارد. آگوست به ما یاد می دهد که می شود نامهربانی ها و مشکلات را پشت سر گذاشت. آگوست قهرمان کوچکی است که با قدرت با چیزهایی که عذابش می دهند و از آنها فرار می کند، رو در رو می شود تا راه زندگی اش را خودش پیدا کند. راه آنها در گذر زمان از هم جدا می شود؛ دوستی آنها تا مرز فروپاشی پیش می رود و چه بسا که دیگر امیدی به شکل گرفتن دوباره این داستان نباشد! اما می بینیم که در نهایت، داستان ما را با چرخشی زیبا غافلگیر می کند.
دیگه زحمتی برای اشک ریختن یا فکر کردن به خودم نمی دم؛ باید تسلیم شده باشم. شاید زیر غباردونه های سکوت، در انتظار دفن شدن نشسته باشم… شاید خسته، بیمار و افسرده شده باشم… اما هنوز تو رو تو قلبم دارم. این، من رو وادار می کنه به دور از همه ی دغدغه هام مدتی رو در آرامش و تنهایی سپری کنم تا قوی تر بشم؛ تا جائی که بتونم دوباره، از بین غبارهای فراموشی سر بلند کنم. تا اون موقع، تو رو در اعماق قلبم، مثل یک جواهر با ارزش، پنهان نگه خواهم داشت… دلم می خواد، هرکسی که هستم، هر کسی که خواهم بود؛ یک شخص قوی باشم… اونقدر قوی می شم که نه طوفانهای فصلی و نه بادهای دائمی نتونند ریشه هام رو از زمین تو بیرون بکشند؛ هروقت آفتاب تو رو بسوزونه، سایه ات خواهم شد؛ و تا هر زمان که به من احتیاج داشته باشی درختت خواهم بود.
– قسمتی از کتاب از: ژوئن به: آگوست –
چرا این کتاب درباره ترنس سکشوال هاست؟
شاید از خودتان بپرسید که چرا این کتاب چرا درباره ترنس سکشوال هاست. اگر منظورتان این است که چرا اولین کتاب رسمی ام درباره ترنس سکشوال هاست، باید بگویم که این یک عهد است؛ عدای دین به یک دوست. اما اگر منظورتان این است که تا به حال متوجه نشده اید که چرا عنوان این مقاله زندگی یک ترنس سکشوال است؛ جای درستی آمده اید.
یکی از شخصیت اصلی این کتاب (و من به شما نمی گویم کدام یک!) ترنس سکشوال است و کتاب، داستان دوران کودکی و جوانی اوست. هدف از نوشتن کتاب این بوده که شما را به درک و دریافت این مهم، یعنی همدردی با ترنس سکشوال ها و مختصری هم شناخت آنها برساند. شاید با نوشتن این مقاله یکی از بخشهای هیجان انگیز کتاب را فاش کرده باشم…
اما غافلگیرترین حقیقت کتاب، ترنس سکشوال بودن یکی از شخصیت ها نیست، بلکه حقیقت دیگری است که قرار است شما را غافلگیر کند! اصلا فایده ای ندارد که حدس بزنید! من این کتاب را با تحقیق و مطالعه موردی نوشته ام. آن را از اعماق وجود یک روح آشفته بیرون کشیده ام که شخص خودم نبوده است. بیشتر شخصیت های این کتاب در دنیای واقعی یک همتا داشته اند، اما داستان از ژوئن به آگوست آنقدر تغییر کرده که دیگر هیچ شباهتی به زندگی واقعی آن همتاها ندارد. لازم به ذکر است که طبق درخواست شخصی، در هیچ کجای داستان از ایشان نام برده نمی شود.
پشتوانه علمی کتاب چیست؟
این کتاب با انجام تحقیقاتی بر روی تراجنسیت و پاره ای از اختلالات روانشناسی نوشته شده است. پس از نوشتن، آن را به دو استاد دانشگاه تهران که در مقدمه خودِ کتاب از آنها نام برده شده، نشان داده ام تا کتاب را مطالعه و تایید کنند. از آنجایی که تجربه من در این زمینه محدود است ممکن است داستانی که به تصویر کشیده ام، دچار عیب و نقصهایی باشد و شاید دوستان تراجنس، نویسنده یا روانشناس را کاملا خوشنود نکند. از همینجا صمیمانه از آنها عذرخواهی می کنم و تقاضا دارم اگر پیشنهاد، انتقاد یا توصیه ای درباره این کتاب دارید، با من مکاتبه کنید:
محتوای رمان از ژوئن به آگوست چیست؟
این کتاب درباره چه چیزهایی نیست؟
- این یک کتاب علمی یا آموزشی نیست.
- شامل مشکلات سیاسی و فرهنگی و حقوق مدنی ترنس سکشوال ها نمی شود.
- کتاب به بخش هایی مثل مشکلات فیزیکی مثل جراحی تطبیق جنسیت، که سایر آثار داستانی به اندازه کافی به آن پرداخته اند، نمی پردازد؛ چون هدف این نبوده است که درد و رنج ترنس سکشوال ها را به نیاز برای تغییر جنسیت تقلیل بدهد.
کتاب از ژوئن به آگوست درباره چه چیزی است؟
- آشنایی با دردها و آسیب های روحی و اختلالات روانشناسی ای که ممکن است یک ترنس سکشوال با آنها مواجه شود؛
- آزارهای جسمی یا جنسی ای که ممکن است در کودکی و نوجوانی ببیند؛
- ارتباط او با خانواده و جامعه ای که با حقیقت می جنگند یا منکرش می شوند؛
- سواستفاده های عاطفی، که آنها بیشتر از بقیه، در معرض خطرش هستند؛
- القای آرامش روحی، اعتماد به نفس و حس پذیرش خود، که نیاز دارند به آنها هدیه شود؛
- نشان دادن یک تصویر مثبت و سازنده به همه کسانی که به ترنس سکشوالها توهین کرده و آنها را تحقیر یا مسخره می کنند، چون نیاز است که یک تصویر سازی صحیح برای شناساندن تراجنسی ها به جامعه انجام شود که به دور از پیش داوری باشد؛
- نیاز ملزم آنها به دوستی های سازنده و عشق بی قید و شرط.
رمان از: ژوئن به: آگوست را از کجا تهیه کنیم؟
می توانید فصل یکم رمان روانشناسی از ژوئن به آگوست را از این لینک به رایگان دانلود کنید و بخوانید. در صورت تمایل می توانید نسخه کامل کتاب را از انتشارات فاناگوریا تهیه و دانلود کنید. همچنین مشخصات کتاب مثل تعداد صفحه ها، قطع، ژانر و… نیز در همان لینک قید شده است. نسخه چاپی این کتاب در حال حاضر در دسترس نمی باشد. از آنجایی که خرید از داخل کشور برای ایرانیان مقیم خارج امکان پذیر نیست، می توانید کتاب را از سایت اسکریبد (Scribd) یا کوبو (Rakuten Kobo) تهیه کنید.
امید است که با نوشتن این کتاب، مختصر آرامشی به شما عزیزان هدیه کرده و برای یک لحظه هم که شده، لبخند را مهمان قلبتان کرده باشم. از اینکه با ما همراه بودید و ما را به دوستان خود معرفی کردید، از شما سپاسگزاریم.