معرفی ناول چینی فانتزی سرنادی برای طلوع
ناول چینی فانتزی- تاریخی سوگ گل نیلوفر، نوشته ماری لو است که در جهانی آرمیده بر بستری از جنس واقعیت و خیال، جامعه ای روستایی از قبایل موجودات اساطیری را به تصویر می کشد. داستانی از جنس روابط عاشقانه جنجال برانگیز، درگیری های قوم و قبیله ای و آداب و رسوم و سنت های کهن که سرنوشت قهرمانان داستان را رقم می زنند. داستانی که در آن دو شاهدخت شجاع قبیله، بازیچه دست تقدیر تلخ و شیرین خود می شوند. آیا این دو خواهر قهرمان در برابر تصمیماتی که دیگران برای زندگی آنها می گیرند، تسلیم می شوند… یا تا پای جان برای به دست آوردن آنچه که می خواهند، می جنگند؟
کائلها و لوئلها که هستند؟
در این ناول چینی، دو گروه اصلی از موجودات جادویی نقش اصلی را بازی می کنند؛ کائل ها و لوئل ها. آنها نوادگان موجودی اساطیری به نام چین دای هستند. کلمه چین دای، در زبان چینی به معنای جد یا نیاست. به گفته لوئل ها و کائل ها در گذشته های دور، هزاران هزار موجود اساطیری مانند او بر ستاره ای دور دست زندگی می کردند. اما روزی آن ستاره از هم فرو می پاشد و یکی از این موجودات بر زمین فرود می آید.
چین دای موجودی است با سری به شکل گوزن و بدنی به شکل گرگی عظیم الجثه که دارای روحی دوگانه است. او هر زمان که اراده کند، می تواند خودش را به شکل گرگ یا گوزن تغییر بدهد. خون این موجود شفابخش است و می تواند بر شش نیروی اصلی در طبیعت فرمان براند: آب، باد، خاک، آتش، نور و سایه. در مورد آفرینش چین دای و مشتق شدن خاندان لوئل و کائل از او، قصه های بسیاری نقل شده است. در زیر، قسمتی از متن ناول چینی سرنادی برای طلوع را می خوانیم:
افسانه پدید آمدن چین دای:
…در زمان هایی بس دور، ستاره ای از جنس یخ و سنگ در آسمان وجود داشت. در این ستاره، موجوداتی اساطیری، زیبا و رعب انگیز زندگی می کردند. آنان سری مانند گرگ و بدنی گوزن وار به رنگ سرخ داشتند. در رگهای طلاییشان خونی به رنگ سیماب، شفابخش و جادویی می جوشید. هر یک از آنان، هویتی دوگانه داشت؛ نیمی گوزن بود و نیمی گرگ. آن موجودات باستانی، هر زمان که می خواستند می توانستند بدن اساطیری شان را تغییر دهند. افسانه می گفت، روزی آن ستاره از هم فرو پاشید و روح معنوی یکی از آن موجودات اساطیری بر زمین سقوط کرد. او در دام جاذبه خشک و عاری از جادوی سیاره افتاد. آن نیای مشترک در تمدن های باستانی به نام چین-دای خوانده می شد.
بدن معنوی چین- دای، تحت تاثیر نیروی خیر و شر، به دو نیم تقسیم شد و از هم شکافت. در اثر ترکیب جادوی وجودی روحش با نیروی معنوی ارواح انسان های مرده، هر یک از دو نیمه صورتی انسانی و صورتی اساطیری به خود گرفتند. یکی از آنان موجودی بود به زشتی و درنده خویی یک گرگ، و دیگری گوزنی زیبا و افسانه ای. اما این دو نیمه، برخلاف جد خود، چین-دای، دارای هویتی متعادل نشدند. اینگونه بود که قبایلِ کائل و لوئل، هر کدام با قدرتهای متمایز و جادویی متفاوت، و با صورتی اساطیری و دوگانه به وجود آمدند.
– سرنادی برای طلوع، ماری لو-
مشخصات ظاهری
لوئلها و کائلها در حالت معمول ظاهری انسانی دارند؛ اما می توانند به آسانی به ظاهر اساطیری خود در آیند. لوئلها شبیه به گوزنی هستند با شاخ ها و سم هایی از جنس طلا. چشمان آنها ارغوانی است. آنها قدرت کنترل آب و باد را دارند و می توانند از طریق نور سفر کنند. حتی جسم سایه ای شان را از خود جدا کرده و به محل دیگری بفرستند! کائلها اما به شکل گرگهایی عظیم الجثه با خز سفید- خاکستری و چشمانی سرخ هستند که پوزه و پنجه هایی نقره فام دارند. سرعت آنها در دویدن بالاست. کائلها قدرت کنترل خاک و سنگ و آتش را دارند. آنها هم مثل لوئلها می توانند با نور یا سایه سفر کنند.
شیاطین سیاه
به غیر از لوئل ها و کائل ها، موجودات دیگری هم وجود دارند که برخی از آنها افسانه و قصه به شمار می آیند. بزرگترین دشمن قوم چین دای، کسی نیست مگر ساتان، بیست و پنجمین پادشاه شیاطین. شیاطین سیاه یکی دیگر از قبایل موجودات جادویی داستان هستند که سالهاست با نفرینی کیهانی در اعماق زمین، در کاخ نه طبقه ی جهنم سوزان محبوس شده اند. آنها به جز برای مدتی کوتاه نمی توانند بر سطح زمین ظاهر شوند. شیاطین از جادوی سیاه استفاده می کنند و در فریب دیگران، تغییر ماهیت و تغییر چهره ماهرند. در جلد یکم این دوگانه می خوانیم که ساتان، ملکه اول قبیله کائل ها- فانگ شی هوئِی- را به قتل رسانده است. او به دنبال راهی برای شکستن نفرین و بازگشت به سطح زمین است.
دنیای داستانی سرنادی برای طلوع
داستان در دل کوهستان سونگ هوا در شمال شرق چین، در شهر هاربین رخ می دهد و دو دهکده تُونگ هِه و فانگ ژِنگ را به تصویر می کشد. شهر هاربین و دو روستای نام برده، در واقعیت هم وجود دارند؛ اما داستان سرنادی برای طلوع رنگ و لعابی تخیلی به آن بخشیده است. در دامنه شمالی کوه سونگ هوا، دهکده تونگ هه قرار گرفته که مردم قبیله کائل در آن زندگی می کنند. بر فراز شمالی ترین نقطه دامنه، کاخ کوهستان و مقر فرمانروایی دهکده قرار گرفته است. دهکده تونگ هه، با ساختمان های منظم و کوچک و خانه های سنگی و سیاه رنگش، حال و هوایی اشرافی، ساکت و دلگیر دارد.
دهکده فانگ ژنگ
دهکده فانگ ژنگ بر دامنه جنوبی کوه سونگ هوا واقع شده که خانه هایی چوبی با با شیروانی های سرخ و شاد آن را احاطه می کنند. دهکده فانگ ژنگ به سبک پلکانی ساخته شده است. تنها دشتی از گل های نیلوفر ارغوانی بین مردم دهکده و اقامتگاه فرمانروای لوئل ها- کاخ نیلوفر- فاصله می اندازد. گل نیلوفر پیچ، نماد این دو قبیله است. این گل به نام های سرنادی برای طلوع و درخشش صبحگاهی هم شناخته می شود. کاخ نیلوفر، کاخی است شش طبقه به سبک بناهای چینی که از چوب ماهوگونی و سنگ مرمر سرخ ساخته شده است. آب و هوای فانگ ژنگ از تونگ هه گرم تر است. هر دو روستا، تابستانی کوتاه و زمستانی بلند دارند. در بین دو دهکده، رودخانه سونگ هوا واقع شده که به دریاچه های طاقی شکل و نیم رخ پر پیچ و خمش مشهور است.
چشمه قوس ماه
در انتهای شمال شرقی دو دهکده، چشمه ای خیالی به شکل هلال ماه وجود دارد که جادویی است. آب چشمه به رنگ بنفش- خاکستری بوده و به خاطر گرمای یک توده مواد مذاب در زیر سنگ های بسترش، آب آن همیشه داغ است. این چشمه به قوس ماه شهرت دارد که جشن های مهم دو قبیله، مانند مراسم تطهیر و جشن ماه در محوطه اطراف آن برگذار می شوند. در کرانه چشمه قوس ماه، گلهای بنفش و سرخ نیلوفر پیچ فراوانی وجود دارند که جادویی بوده و حتی در زمستان هم یخ نمی زنند و از بین نمی روند.
کاخ جهنم سوزان
کاخ جهنم سوزان، خانه شیاطین است. کاخی دهشتناک که هر نه طبقه آن در عمق کوهستانی جادویی و دور از دید بشر ساخته شده است. عمارتی جادویین با گارگویل ها، ستون های حکاکی شده، هزارتوهایی که هرکسی در آنها گم شده و به دام شیاطین خواهد افتاد. باغی شیشه ای در طبقه سوم آن وجود دارد که به نام باغ شیشه ای شب خوانده می شود. باغی که تنها فضای دل انگیزی است که در کاخ جهنم سوزان دیده می شود. گرچه تمام گلها، درختان و حیوانات آن از شیشه ساخته شده اند، اما با جادوی سیاه زنده هستند و رشد می کنند. درون این باغ، برکه ای آتشین وجود دارد که دریچه ای است به سمت جهانی دیگر… جهنمی که محل اقامت ابدی مردگان بدکردار است.
شهر بی قانون
شهر بی قانون، خانه گروهی دیگر از کائلهاست که به خاندان سو رِن مشهورند. این شهر هم مانند دهکده فانگ ژنگ حال و هوایی شاد و سرزنده دارد که خانه های آن دیوارهای گچ کاری شده و سفید و پشت بام هایی شیروانی دارند. در مرکز دهکده، محل اقامت فرمانروای سو رِن قرار دارد که به شکل یک صدف حلزون، از سنگ های اخرایی رنگ و شیشه های رنگی درخشان طراحی شده است. به همین خاطر این بنا به کاخ اُخرا معروف است. این عمارتها در جلد دوم دوگانه سوگ گل نیلوفر دستخوش تغییراتی می شوند. در مقاله ای دیگر آنها و محیط داستانی کتاب دوم را معرفی خواهیم کرد.
درباره شخصیت ها بیشتر بخوانید!
برخی از شخصیت های کتاب سرنادی برای طلوع در جلد دوم هم حضور دارند. در جلد یکم، فصلی درباره نام، منصب، هویت و قدرتهای معنوی شخصیت های کتاب نوشته شده است که می توانید آن را از طریق این لینک مطالعه کنید.
لحن، سبک، ژانر و زاویه دید در ناول چینی سرنادی برای طلوع
داستان بیشتر شامل توصیفاتی از محیط، افکار و گفت و گوهای شخصیت ها و رویدادهای داستان است. در مواردی هم پیشینه شخصیت ها یا قبایل جادویی توضیح داده می شود. سبک داستان رسمی، نیمه ادبی و تا حدی شبیه به روایتی تاریخی است. ممکن است در ابتدا سبک آن قدری کسل کننده به نظر برسد، اما کم کم توصیفات زنده آن خواننده را با خود به دل داستان می کشد. زاویه دید داستان، سوم شخص جهنده است که شباهت زیادی به زاویه دید دانای کل دارد، اما نباید با آن اشتباه گرفته شود؛ چون راوی در این داستان وجود خارجی ندارد.
نویسنده، به افکار و احساسات درونی تک تک شخصیت ها نفوذ می کند و در هر صحنه، زاویه دید از یک شخصیت ناظر به شخصیتی دیگر تغییر می کند. این امر کمک می کند که خواننده بتواند داستان را مثل یک فیلم پویا، در ذهن خود ببیند. ژانر داستان، ترکیبی از سه ژانر تخیلی، عاشقانه و تاریخی است. در کتاب یکم، نخست روابط عاشقانه، دوم روابط بین دو قبیله و نبردها و صلح ها، و سوم، اتفاقات شبه تاریخی داستان را پیش می برند. در زیر، بخش آغازین کتاب را با همدیگر می خوانیم:
آغاز کتاب سرنادی برای طلوع:
زیبایی دو خواهر در میان قبایل زبانزد خاص و عام بود. کمتر کسی بود که از کوهستان مرتفع و رود دره عمیق سونگ هوا گذشته و از مردمان خوش خلق دو دهکده تونگ هه و فانگ ژنگ چیزی درباره زیبایی افسانه ای آن دو نشنیده باشد. درباره هر دو شاهدخت، نغمه ها و سرودهای بسیاری در شب نشینی ها و محافل دهکده نقل می شد.
همه جا حرف قصه هایی از چهره و خلق و خوی فرشته گون آنان بود که دهان به دهان می چرخید و حسرت دیدار آن دو خواهر را به دل هر شنونده ای می انداخت. با این همه، شمار سعادتمندانی که چشمانشان به فانوس آن دو چهره روشن شده بود، به تعداد انگشتان دست هم نمی رسید… و از میان آنان نیز کمتر کسی موفق شده بود که صدای آواز حزن آلود و شهدآگین آن دو را بشنود.
– سرنادی برای طلوع، ماری لو –
پیش زمینه تاریخی ناول چینی سرنادی برای طلوع چیست؟
وقایع کتاب سرنادی برای طلوع، پانزده سال بعد از اشغال منچوری توسط دولت ژاپن نوشته شده اند. پیشینه داستان اما تا حد زیادی به سقوط دولت اشغالی منچوئوکو و سه ژنرال مشهور- تینگ چائو، ما ژان شان و چیا شی- ارتباط دارد. جنگ، همیشه نفرتی غیر قابل تصور در دل مردم سرزمین های اشغالی می کارد. تا حدی که نفرت و انتقام بین دو ملت چین و ژاپن، دهه ها بین مردم آن دو زبانه می کشد و در داستان، باعث رخدادهایی تلخ و ناخوشایند می شود که تا پایان کتاب ادامه دارد.
مخاطبان این کتاب که هستند؟
این ناول چینی برای نوجوانان بالای پانزده سال و جوانان نوشته شده است. بعضی از اتفاقاتی که در داستان می افتد، برای زیر سن 15 سال مناسب نیست. مخاطب عمومی این کتاب دخترها هستند. چنانچه دو قهرمان اصلی داستان- فانگ آن نینگ و فانگ آن لیانگ– هم دو دختر جوان و کم تجربه هستند. بیشتر اتفاقات داستان را زنان و دختران پیش می برند تا مردها. زنان و دخترانی که می کوشند بازیچه تصمیمات مردان قبیله نشوند و قدرتی کسب کنند تا خود، برای سرنوشتشان تصمیم بگیرند. البته نویسنده داستان تلاش کرده تا گاهی با پیش بردن داستان به سمت نبرد و درگیری های هیجان انگیز، در را برای پسرهای نوجوانی که به داستانهای تخیلی علاقه دارند، باز بگذارد.
دانلود نسخه کامل کتاب
چنانچه می خواهید درباره داستان سرنادی برای طلوع بیشتر بدانید، به شما پیشنهاد می کنم که سری به این لینک بزنید. می توانید مقدمه، فصل یکم و موخره این ناول چینی زیبا را بخوانید و لذت ببرید! علاقه مندان به تهیه نسخه الکترونیک کتاب می توانند این داستان را با قیمتی مناسب از نشر فاناگوریا تهیه کنند. باعث خوشنودی ماست که نظرتان را درباره این کتاب با ما در میان بگذارید.
از این که با ما همراه بودید، سپاسگذاریم!